تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
به سراغ من اگر می آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من...


-موضوع چیست؟

+موضوع این است: فرض کن که زن داری و زنت را هم دوست داری و عاشق زن دیگری میشوی...

-معذرت میخواهم، این حرف تو برای من درست به همان اندازه عجیب و نامفهوم است که فرض کن وقتی اینجا (رستوران) خوب سیر شدیم، از کنار دکان نانوایی که رد میشویم یک نان قندی بدزدیم.
آنا کارنینا - لئو تولستوی        

-چرا ما کور شدیم؟

+نمیدانم. شاید روزی سر دربیاوریم.

-میخواهی نظر من را بدانی؟

+بگو.

-فکر نمیکنم ما کور شدیم. ما کور هستیم ؛ کورهایی که میتوانند ببینند اما نمی بینند.

کوری - ژوزه ساراماگو     


آهنگ Crying In The Club

خواننده: Camila Cabello

(متن در ادامه مطلب)


 .Love is blind, Wade-

 .No. You're blind+

  

-عشق کوره ، وِید.

+نه. تو کوری.

       (Dead pool (2016-


-ریگ روان

-برتون به روایت برتون

-تولدت مبارک جک نیکلسون

-روزگار سخت

-یک گل سرخ برای امیلی


وقتی میفهمی روز تولد جانی دپ همون روز مرگ چارلز دیکنزه :(

پ.ن: تازه تولد ناتالی پورتمن و روز لغو برده داری در آمریکا توسط لینکلن هم هست!

پ.ن2: تولد پتر کبیر هم هست :|


هرکس که ادعا می کنه یکی از دوستانش در طول سالها ، هیچ تغییری نکرده ، فرق نقاب و چهره  واقعی رو نمیفهمه.

"استیو تولتز"


اسکروج چون بیدار شد ، هوا بسیار تاریک بود ، چنان که از تخت نگاه میکرد نمیتوانست پنجره شفاف را از دیوار مات خوابگاهش درست تمیز بدهد. در تلاش بود تا با چشمان نافذش در تاریکی رسوخ کن که ناقوس کلیسایی در آن نزدیکی زنگ چهار ربع را زد. پس منتظر اعلام ساعت ماند.

در کمال تعجب شنید که ناقوس سنگین از شش به هفت و از هفت به هشت و همینطور منظم تا دوازده ضربه زد ؛ بعد متوقف شد. دوازده! ساعت از دو گذشته بود که به رخت خواب رفت. ساعت غلط بود. حتما قندیل یخی داخلش شده بود. دوازده!

به فنر ساعت زنگ دارش دست زد تا آن ساعت نامعقول را درست کند. نبض ضعیف و سریعش دوازده بار تپید ، بعد ایستاد.

اسکروج گفت:«یعنی چه؟ ممکن نیست که تمام روز و تا دیروقت شب دیگر خوابیده باشم. ممکن نیست بلایی سر خورشید آمده باشد و الان دوازده ظهر باشد!»

سرود کریسمس - چارلز دیکنز          


بیشتر ما بازی افسانه ای هیث لجر در فیلم شوالیه تاریکی رو به عنوان جوکر دیدیم

اما میدونستین لجر برای اینکه خودش رو از نظر روحی برای این نقش آماده کنه نزدیک به یک ماه خودش رو در اتاق یک هتل حبس کرد و رفتار ها، خنده ها و حرکات جوکر که اونقدر مارو تحت تاثیر قرار داد رو تمرین کرد

همچنین یه دفترچه داشته پر از حرف های جوکر

داستان هایی که جوکر در فیلم درباره زخم روی صورتش تعریف میکنه و خیلی چیزهای دیگه همه توسط خود لجر خلق شده بودن

اما متاسفانه لجر به دلیل بازی در نقش جوکر دچار اختلالات روانی شد و در آخر بر اثر اوردوز در مصرف قرص های آرامبخش و ... در 22 ژانویه سال 2008 در حالی که تنها 28 سال داشت درگذشت


-رویای دویدن

-کوری

-آنا کارنینا

-سرود کریسمس

-آرزو های بزرگ


۱ ۲ ۳ ۴ ۵

"یاد بعضی نفرات
رزق روحم شده است
وقت هر دلتگی
سویشان دارم دست
جراتم میبخشد
روشنم میدارد"

-نیما یوشیج